سلام
11 روز
خسته ام ... خسته...
کل امروز تو فکر بودم ... عصابم خورد بود ... داغونم ...
دلم خیلی خستست...
امروز اصلا آروم نبودم... خیلی بیقرار بودم..
تو این چند وقت چشام دراومد انقدر به گوشیم نگاه کردم...
چرا آخه زنگ نمیزنه؟ مگه نمیگفت دوسم داره؟
تنهایی خیلی سختــــــــــــــــــــــه ... غصه ، قلبتو از جا میکنــــــــــــــــــــه ... وقتی اون نیــــــــست نمیخوای دنیا باشـــــــــــــــه ... دیگه حاضر نمیشی به کسی نگاه کنی حتی یه نظر..
قلبم داره منفجر میشه ...
انتظــــــــــــــــار واقعا سخته ... هر لحظه منتظری زنگ بزنه ... هر لحظه منتظری ازش یه خبری بشنوی...
تو داستانه ما انگار فقط من عاشق بودم ... انگار فقط من زندگیمو دارم میدمو دادم ... انگار فقط من از همه چیز گذشتم ...
یعنی وافعا میتونه طاقت بیاره؟؟؟؟؟
از بهار میپرسم اگه نیاد من چیکار کنم؟ اونم نمیدونه چی جوابمو بده :(
دارم عذاب میکشم..
خـــــــــــــــــــــــدایــــــــــــــــــــــــــــا :(:(
20/11/89 21:03
موضوع مطلب :